قصاص
{و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون}
قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است.
قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است میباشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید.
قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس میگویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.
قتل نفس اولین جرمی است که از دیدگاه قرآن در زمین واقع شده که از خوی تجاوزگری و خودمحوری انسان حاکی است و این عمل در همان زمان هم جرم و گناه بوده است {سوره مائده آیات ۲۷ و ۳۲}
در قوانین جزایی قبل از انقلاب مجازات قتل عمد، اعدام بود که در ضمن ماده ۱۷۰ بیان شده بود و صدمات عمدی جسمانی به موجب مواد ۱۷۲ و ۱۷۳ قانون مجازات عمومی دارای مجازات حبس بود ولی در سال ۱۳۶۱ مجازات قتل عمد ی، قطع عضو و جرح عمدی را قصاص تعیین کردند.
صاحبان حق قصاص:
در فقه امامیه دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد:
در دیدگاه اول: متولی قصاص کسی است که وارث اموال مقتول میباشد اعم از مرد و زن و خویشان بدون واسطه و حتی کسانی که بواسطه پدر یا مادر با مقتول مرتبط هستند تنها زن و شوهر علی رغم اینکه از اموال یکدیگر ارث میبرند حق قصاص ندارند این دیدگاه بین فقهای امامیه مشهور است.
دیدگاه دوم: حق قصاص فقط برای خویشان ذکور پدری بوجود میآید و خویشان مادری چه مرد و چه زن حق قصاص ندارند.
مشهور فقها معتقدند که حق قصاص در اثر جنایت بوجود میآید و چون جنایت بر خود مجنی علیه وارد شده است طبعاً حق قصاص برای خود او بوجود میآید لیکن چون مقتول به سبب موت نمیتواند این حق را استفاده کند این حق جزء ماترک بوده و به ورثه به ارث میرسد و بین همه آنها مشترک است و بر اساس سهم ورثه بین آنها تقسیم میشود.
لذا شیعه معتقد است سهم الارث اولیای دم از قصاص بصورت انحلالی است یعنی هر کدام تک تک حق قصاص دارند و اگر فقط یکی خواستار قصاص باشد میتواند قصاص کند بعد از اینکه سهم بقیه را از دیه داده باشد.
عفو قصاص:
قصاص یک مجازات الزامی نیست و بلکه بنا به طبیعت حق الناسی آن، نه تنها قابل عفو و مصالحه میباشد بلکه بر آن تاکید فراوان نیز شده است:
توسط مجنی علیه
عفو مجنی علیه در جنایات مادون نفس نافذ است و همان تاکیداتی که در مورد عفو از قصاص نفس وارد شده در این مورد هم جاری است اما در مورد حق عفو از قصاص النفس توسط مجنی علیه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که در واقع برمیگردد به اینکه حق قصاص ابتدا برای چه کسی بوجود میآید .
در قانون مجازات اسلامی ابتدا نظریه عدم صحت عفو از قصاص النفس توسط مجنی علیه مورد قبول بود.
توسط اولیای دم
میتوانند جانی را عفو کنند که یا به صورت غیر معوّض است که نیازی به رضایت جانی ندارد و یا بصورت مصالحه بر،دیه و است که بخاطر معوّض بودن، نیاز به رضایت جانی دارد.
توسط ولی امر یا حاکم شرع
در مواردی که مقتول ولی نداشته باشد یا شناخته نشود یا به او دسترسی نباشد، حاکم شرع ولی او خواهد بود که میتواند قصاص کند یا در قبال گرفتن دیه عفو کند ولی حق عفو بدون عوض را ندارد{ماده 266 قانون مجازات اسلامی}
شرایط اجرای قصاص:
۱- تقاضای اولیای دم.
2- اذن ولی امر.
۳- اذن ولی دم.
۴- پرداخت دیه مازاد بر استحقاق.
۵- ممنوعیت ایذاء جانی.
جهت پیگیری مسائل و مشکلات حقوقی و کیفری خود، حتما با وکیل یا کارشناس حقوقی مشورت و همفکری نمایید. چراکه با تجربه و دانش متخصصین می توان در جهت بهتر به نتیجه رسیدن موضوع گام برداشت.
گروه وکلای حقوق یاران
(66415863-66415896-66415948)